پرچنان

ساخت وبلاگ
پرچنان:چند روزی یک فیلم از یک کتابفروشی در آن نقطه دور شهر دست به دست می‌شود که فروشنده پیشنهاد میدهد شش جلد کتاب برای تهرانی ها و نُه جلد کتاب برای شهرستان ها میتواند به افراد بدون نیاز به هیچ مدرکی، امانت دهد و و افراد امانت گیرنده شش ماه بعد میتوانند آنها را بازپس دهند. چند تن از دوستانم این فیلم را برایم فرستادند. از اینکه دوستان و آشنایان مرا از اهل کتاب و کتابخوانی میشناسند که فیلم را برایم ارسال کرده‌اند، سپاسگزارم. امیدوارم اهلش شوم.حال پرسشی در پندارم چرخید: آیا این نه فقط یک فیلم تبلیغاتی و جهت گسترش مارکت موضوعه است؟ به گمانم نه، این یک فیلم رندانه( با وجه مثبت و حافظی کلام) جهت تبلیغ مارکت و بازار و محصول خود است. اما به گمانم آنچه که دلیل خوش آمدن بسیار کسان شد، این است که این تبلیغ بر کنش امانت تمرکز دارد. امانت دادن و گرفتن برای بسیاری از ما مغتنم بوده و هست. اما با خودم پرشس را ادامه می‌دهم. چرا ما نسبت به نهادهای کتابخانه کشور بی تفاوت هستیم؟ این نهادی که در همه نقاط ایران جا و مکان دارد. امکان دسترسی به ذخیره همه کتاب خانه ها به صورت مجازی را فراهم نموده و اینکه امکان دسترسی به آن برای هر کس که عضو آن باشد مهیا است. مثلا من کتابی را میخواهم ، کافیست در سایت کتابخانه آن را سرچ بزنم تا به من نشان دهد در کدام کتابخانه موجود است و با تماس با آن کتابخانه مطمیم شوم آیا امانت داده شده یا نه؟ در واقع پیشنهاد دارم اگر ما با این مفهوم امانت دادن کتاب ، سر ذوق و کیف آمده ایم، در یکی از کتابخانه های نهاد کتابخانه کشور عضو شویم و با منبعی گسترده از کتاب ارتباط ایجاد کنیم. من از نُه سالگی عضو نهاد کتابخانه کشور بوده ام. از همان زمان بیشتر حجم مطالعه من ناشی از کتابهای اما پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 24 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت: 14:46

معرفی کتاب آدمی یک تاریخ نوید بخشنوشته روتخر برخمان ترجمه مزدا موحد حال و هوای کتاب و حتی طرح جلد آن شبیه کتاب انسان خردمند نوح حراری است و در یک نگاه کلان در سه ساحت فلسفی، روانشناسی، جامعه، کتاب را رو به جلو می‌برد. نویسنده یک هلندی است و نگاه خوش‌بینانه ای به روزگار دارد. طریقه نوشتاری کتاب نیز در خور توجه است. با داستان و قصه کتاب پیش میرود، گمان های توطئه ای را مطرح میکند، قطبی سازی کرده و سپس چون یک کارگاه تلاش می‌کند پاسخ ها را دریابد. با قطبی سازی هابر_ روسو به معنی تمدن مثبت- تمدن منفی تا انتهای کتاب می ماند و گاهی این و گاهی آن را برجسته میکند. دو قطبی امنیت آزادی را از دل این دو نگاه فلسفی میتوان بیرون کشید. خوانش این کتاب برای چند دسته میتواند مفید باشد. گروه اول روانشناسان و جامعه شناسان. این که آزمایش های معروف و حجت های روانشناسی را زیر پرسش میبرد و نشان میدهد تا چه مقدار غیر علمی و غرض ورزانه بوده است. این مهم است که از این آزمایش های روانشناسی و جامعه‌شناسی روزنامه نگارانه مرجع عبور کنیم و با سمت های خالی و پوچ آن آشنا شویم. به گمانم برای بسیاری از مردم که در زندگی هر روزه شان یک روانشناس و یک روانشناسی از طریق تلویزیون و رسانه مجازی حضور دارد خوب است که با این مورد آشنا شوند.و دوم کسانی که خب است این کتاب را بخوانند بسیاری از ماها.ماهایی که قبل تر ها دین و پاسخ های دینی حجت و قاطعیت ایمانی داشتیم و امروزه انتظار آن را از علم میکشیم. این کتاب نشان می‌دهد پاسخ علمی، امکان ایمان و یقین نمی آفریند. بسیاری از کسان به دنبال جایگزینی از برای دین بودند و آن را در ایمان به علم یافته اند، حال آنکه این ره خطاست. در علم، یقین و ایمان بی معناست و تو در علم فرزند تردید خ پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 20 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت: 14:46

یکمشغول دویدن صبحگاهی در پارکی خلوت یا بهتر است بگویم خلوت شده هستیم. من و دوستم، یک خانم که مشغول پیاده روی است و مردی دیگر. ما مجبوریم از بین هشت نُه سگ ولگرد که سه چهار تای آن بسیار گنده هستند و پوزه و فکی بسیار بزرگ دارند عبور کنیم. سنگ بدست مشغول دویدنم. مرد چهارمی از کیسه ای که آورده وسط پیست، اشغال مرغ ها را درآورده و سگها را تغذیه میکند. وقتی ما در حال عبور از بین آنها بودیم ، سگها، ما را مهاجم ارزیابی کرده و نزدیک بود به ما بپرند. مرد غذا دهنده با این جمله که کاری ندارند به غذا دادن مشغل اما. دودر خبرهای این هفته بود که دوستداران محیط زیست و دل نگران تغییر اقلیم ، کاسه سوپی بر روی تابلوی نقاشی معروف مونالیزا پاچیده اند.نتیجه گیریبر این گمانم چشمه هر دو این کنش‌گری ها از یک آبشخور است. و آن نادیده گرفتن اکثریت و برحق دانستن نظر و گمان خود. که این دو را توضیح بیشتری خواهم داد.اکثریت و نگاه آن:ما مردمان این سرزمین تا به اینجا تاریخ کمترین مماسی با لیبرالیسم و مفاهیم درون آن داشته ایم. و تا اینجا تاریخ نتوانسته ایم و یا نخواسته ایم آن را کسب کنیم. در تبار هزاران ساله نیز کمتر دین و آیینی و اندیشه و حاکمی آمده که به این مفهوم نزدیک باشد ( مجلس مهستان دوره اشکانی، و چند سال بعد از سقوط رضا شاه شاید نزدیکترین به آن باشد). در لیبرالیسم مفهوم نگاه و نظر اکثریت مردم و نگاه پراگماتیسمی آن و فلسفه فایده گرایی ، نگاه قالب مردمان و حاکمیتی که از دل آن بیرون آمده میشود و سیستم آموزشی آن تلاشش را بر این معطوف میکند که مردمانش را خردمند به این معنی که درکی از واقعیت و اینکه چه ممکن است درست باشد، تربیت می‌کند. در مورد اول که در بالا بیان کردم، حیران بودم از رفتار مرد و اینکه دید رفت پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 21 تاريخ : دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت: 14:46

پرچنان:باز آمد باز آمد. فصل سفر باز آمد:دوچرخه ها را جلوی انبار توشه قطار به صف کرده بودیم، کارگر حمل، با اشاره چشم به چرخها پرسید: مخوان کجا بِرَن؟( می‌خواهند کجا بروند؟)پاسخ دادیم اندیشمک. اول بار بود فاعل سوم شخص غائب پیرامون دوچرخه می‌شنیدم. گویی که جاندار است. گویی که انسان است.گویی بچه های یک خانواده هستند و از طرف مدرسه به اردویی می‌روند. برایم عجیب بود که اینگونه با این فاعل مورد پرسش قرار می‌گیریم، ما نه آنها ( چنبر و گُلبه( دوچرخه هایمان))کار تحویل را انجام دادیم و از مسئول پشت میز نشین که جای وز شده موهای کاشته شده در سرش به شدت خودنمایی میکند میپرسم کار ما تمام شد؟پاسخ میدهد: میتوانید ازشون( از شان) خداحافظی کنید! چرا این ها، این کار کنان این چنین شاعرانه هستند ؟آیا این خصلت شغلی شأن است که جاندار گونه به اشیا بنگرند یا خصلت زبان پارسی است که تِم شاعرانه در هر یک از ما ریخته است؟ از شنبه گزارش برنامه خوزستان ما برقرار است. همچون سنت دیرین، گزارش ویژه در گروه خانه دوست کجاست نیز انجام خواهد شد. پی نوشت: صبحگاهان قبل از طلوع آفتاب و در تاریکی هنوز شبانه دیماه تهران از خواب بیدار شده ام و میبینم سرو‌چمان بلبلی میکند از برای خود ، شنگولانه برای خود زیر لب ترنمی دارد!میپرسم بلبل خانم ما چرا چنین شده است؟شوق سفر بلبل طبعش را غزل خوان نموده بود. دیر میجنبیدم با بال بال زدنه هایش لب پنجره می پرید و بال میزد و نغمه خوانی می‌کرد چون چکاوک تا خود خوزستان. در پیوست آواز باز آمد الهه تقدیم حضور میگردد. به گمان این تصنیف، این صدا، یکی از زیباترین های آوازهایست که تا کنون شنیده ام. سفرنامه خوزستان قسمت اول مقدمهسفرنامه خوزستان قسمت دوم پیش از سفرپرسشی در پندارم چرخ میخورد: اگر ق پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 15:42

پرچنان:معمولاً کفش و کوه کوهنوردی زمستانه ام از اواسط آبان جایش را در کمد کوه تثبیت میکرد، اما امسال تا اواخر دیماه به تاخیر افتاد.در واقع برف نبود که کوهستان، شوق حضور بطلبد.برای من زمستان و کوه بی برف مثل چلو بی خورشت است.باری این هفته چکاد پرسون را صعود کردیم. دشت گرچال ( دشت هویج) مثل همیشه برف نداشت ، از آن برف هایی که تنه درخت های بید کنار چشمه را بپوشاند و تنها شاخه ها از برف بیرون زند. آن قدر برف کم بود که نیاز ندیدیم از مسیر زمستانه صعود کنیم و همان مسیر تابستانی را انتخاب کردیم، مسیری که اگر مثل همیشه برف می بود، احتمال بهمن را میشد جدی گرفت. در هنگام بازگشت از قله، برف ها بشدت آب شده بودند و برف‌آب جاری. اتفاقی که معمولا در از اواخر بهمن و اسفند می آغازید. و در هنگام عبور از روی رودخانه جاجرود از پل آهنی ماشین رو بود که میشد به عظمت دز و کارون پی برد و به تابستان تشنه تهران با آن رود که نه جویِ لاجون جاجرود بیمناک شد.به واسطه آلودگی که امکان دویدن و دوچرخه سواری روزانه در شهر را از من گرفته است، دو‌ سه کیلو اضافه وزن پیدا کرده ام و کوهستان آن مقدار صادق هست که این موضوع را کاملاً جلو چشمت آورد و بهت این موضوع را یادآوری کند که تو این نبودی! برای رسیدن به قله و بازگشت مثل همیشه نبودم، خسته شدم و فشار آورد.https://t.me/parrchenanامروز سال‌مرگ هایده است که نزدیک به سی و پنج سال پیش اتفاق افتاد. اما آنچه برای من این موضوع را برجسته میکند آن است که او هنوز بین ایرانیان، حتی جوان ترینشان محبوب است. شاید یکی از دلایل این محبوبیت پاز شدن و توقف خوانندگی زن در جغرافیای ایران نزدیک به این نیم قرن است.به گمانم، هایده شاید عرفی ترین خواننده مسلمان آن دوره باشد، آنچه که عموم م پرچنان...
ما را در سایت پرچنان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iparchenane بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت: 15:42